دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
مدیریت حوزه علمیه خواهران مازندران

حوزه/ مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(س) بابل گفت: باور به معاد مبتنی بر این است که در انسان، حقیقتی وجود دارد که با متلاشی شدن و فنای بدن از بین نمی‌رود.

به گزارش خبرگزاری حوزه در مازندران، فاطمه پور مهدی، مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بابل در جمع طلاب این مدرسه با ارائه مقاله‌ای با عنوان «مبانی معادباوری در قرآن با تأکید بر نظرات آیت الله مصباح یزدی(ره)» اظهار کرد: اعتقاد به زنده شدن پس از مرگ ظاهری و حیات دوباره، نه تنها ریشه در فطرت انسان دارد، بلکه سرلوحه ی برنامههای فرهنگی و تبلیغی پیامبران الهی قرار داشت؛ در پرتو بینش معادنگری درمیابیم که همه حیات، در زندگی چند روزه دنیا خلاصه نمیشود، بینش معادنگری اقتضا می‌کند دریابیم حیات دنیا، گوشهای از حیات بشری است که در پیش داریم، اگر همه حیات در دنیا خلاصه بود، عدل و حکمت الهی مخدوش می شد.

برای معادباوری، دو کاربرد خاص و عام وجود دارد، منظور از اصطلاح خاص، ایمان و اعتقاد به ادامه ی زندگی انسان پس ازمرگ و پاسخگو بودن در قبال اعمال و در نهایت متنعم شدن نیکوکاران و صالحان از نعمتهای بهشتی، و برخورداری بدکاران و گناهکاران از عذاب الهی است، اما معادباوری در اصطلاح عام، ایمان و اعتقاد به بازگشت همهی مخلوقات اعم از بیجان و جاندار به سوی خداوند است.

در باب معاد و زندگی پس از مرگ، دو نوع جهان‌بینی وجود دارد، اول آن‌که پس از مرگ، همه چیز تمام می‌شود؛ اما بر پایه دیگری، انسان پس از مرگ برای همیشه باقی می‌ماند؛ فلسفه دین و ارسال رسل این است که انسان متقاعد شود زندگی دنیا اصل نیست، بلکه مقدّمه‌ای برای سرای دیگر است.

از آنجا که معادباوری، نقش سازنده و بسزایی در پرورش انسان‌های متعالی دارد، دراین جستار سعی شده به مبانی معادباوری پرداخته شود تا با پرداختن به نقش تربیتی آن و تاثیراتش بر اصول و مبانی اخلاقی، حیات دنیوی انسان و...، شاهد جامعه‌ای سالم و متکامل باشیم.

باور به معاد، مبتنی بر این است که در انسان، حقیقتی وجود دارد، که با متلاشی شدن و فنای بدن، از بین نمی‌رود؛ زیرا معنای معاد زنده شدن دوباره هر فردی در رستاخیز است و تا ابد زنده خواهد بود، پس بین این انسان و انسانی که در آخرت زنده می‌شود «هوهویّت» و «این‌همانی» برقرار است.

بخش عمده‌ای از سخنان پیامبران و بحثها و جدالهای ایشان با مردم، اختصاص به موضوع معاد داشت، اکثر مردم، سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل، نشان می‌دادند؛ علت این سرسختی را از نظر آیت الله مصباح، می‌توان در دو عامل، یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری عامل مختص به موضوع معاد، یعنی میل به بی‌بندوباری و عدم مسئولیت خلاصه کرد؛ چراکه اعتقاد به قیامت و حساب، پشتوانه نیرومندی برای احساس مسئولیت پذیری، محدودیت‌های رفتاری و خودداری از ظلم و گناه است و با انکار آن، راه برای هوسرانیها، شهوتپرستی‌ها و خودکامگی‌ها باز میشود.

یکی از راه‌های مبانی معادباوری، اعتقاد به روح است؛ روح بر موجودی اطلاق می‌شود که حیات و شعور دارد و موجودی است مخلوق و بر موجودات فاقد شعور اطلاق نمی‌گردد؛ روح از سوی خداوند برجسم انسان دمیده شده وهرگز مرگ و نابودی به سراغش نمی ‌آید.

انتهای پیام ۳۱۳/۴۸

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha